راهنمای جامع Core Web Vitals برای بهبود سئو سایت در ۲۰۲۵
در دنیای رقابتی امروز، دیده شدن در نتایج جستجوی گوگل دیگر یک “امتیاز مثبت” نیست، بلکه یک “ضرورت” است. با پیشرفت الگوریتمهای گوگل و تمرکز روزافزون این غول جستجو بر تجربه کاربری (User Experience)، معیارهایی که در گذشته تنها به بکلینکها و کلمات کلیدی محدود میشدند، دیگر کافی نیستند. در سال ۲۰۲۵، یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر سئو سایت و رتبه شما در گوگل، مجموعهای از معیارهای مهم به نام “Core Web Vitals” هستند. این معیارها به صورت مستقیم بر نحوه درک کاربران از سرعت، تعاملپذیری و پایداری بصری صفحات وب شما تأثیر میگذارند.
اگر به دنبال بهبود سئو و اطمینان از اینکه سایت شما نه تنها در نتایج جستجو جایگاه خوبی دارد، بلکه کاربران نیز از بازدید آن لذت میبرند، این راهنمای جامع برای شماست. در این مقاله، قرار است به صورت عمیق به سراغ Core Web Vitals برویم، هر متریک را به صورت مجزا بررسی کنیم، اهمیت آنها را در Google ranking factors روشن کنیم و مهمتر از همه، یاد بگیریم چگونه با ابزارها و روشهای عملی، این اعداد و ارقام را بهینه کنیم تا در سال ۲۰۲۵، شاهد رشد چشمگیری در سئو سایت و رضایت کاربران باشیم. آمادهاید تا سفری به قلب عملکرد وبسایت خود داشته باشیم؟

مقدمه: چرا Core Web Vitals در ۲۰۲۵ اهمیت بیشتری پیدا میکنند؟
سال ۲۰۲۵ در آستانه ورود به دنیایی است که در آن، تجربه کاربری (User Experience) دیگر یک اصطلاح لوکس و اختیاری نیست، بلکه ستون فقرات موفقیت آنلاین محسوب میشود. گوگل، به عنوان ارائهدهنده اصلی ترافیک وب، همواره در تلاش بوده تا نتایج جستجوی خود را تا حد امکان برای کاربران مفید و رضایتبخش کند. در این راستا، الگوریتمهای آن به طور مداوم تکامل یافته و معیارهای جدیدی معرفی میشوند که مستقیماً بر سئو سایت تأثیر میگذارند.
Core Web Vitals، مجموعهای از معیارهای Page Experience گوگل، از سال ۲۰۲۰ به عنوان بخشی از Google ranking factors معرفی شدهاند و در سال ۲۰۲۵، اهمیت آنها به مراتب بیش از پیش خواهد بود. این معیارها با سنجش جنبههای کلیدی تجربه کاربری، مانند سرعت بارگذاری، زمان پاسخدهی به تعاملات کاربر و پایداری بصری صفحه، به گوگل کمک میکنند تا صفحات وب با کیفیت بالا را شناسایی کرده و اولویت بیشتری به آنها در نتایج جستجو بدهد.
درک و بهینه سازی Core Web Vitals امری حیاتی برای هر کسی است که به دنبال بهبود سئو و تضمین موفقیت بلندمدت وبسایت خود است. نادیده گرفتن این معیارها میتواند منجر به کاهش رتبه در گوگل، کاهش ترافیک و در نهایت، از دست دادن کاربران شود. در این مقاله، ما قرار است تمامی جوانب Core Web Vitals را پوشش دهیم و شما را با ابزارها و تکنیکهای لازم برای رسیدن به امتیاز عالی در این حوزه آشنا کنیم. بیایید با هم دنیای Core Web Vitals را کشف کنیم و سایت خود را آماده نبرد سئو در سال ۲۰۲۵ کنیم!
Core Web Vitals چیستند؟ نگاه کلی
Core Web Vitals مجموعهای از استانداردهای عملکرد وب هستند که توسط گوگل تعریف شدهاند تا معیاری عینی برای سنجش تجربه کاربری در دنیای واقعی ارائه دهند. این معیارها بر سه جنبه اساسی تجربه کاربر در هنگام بارگذاری و تعامل با یک صفحه وب تمرکز دارند: سرعت بارگذاری، تعاملی بودن و پایداری بصری. گوگل این معیارها را به عنوان بخشی از “Page Experience Signals” خود در نظر گرفته و اعلام کرده است که این عوامل، در کنار سایر Google ranking factors، در تعیین رتبه صفحات در نتایج جستجو نقش دارند.
تا پیش از ظهور Core Web Vitals، معیارهای سئو بیشتر بر جنبههای تکنیکی متمرکز بودند، مانند سرعت کلی سایت، استفاده از HTTPS، یا بهینهسازی برای موبایل. اما Core Web Vitals رویکرد را تغییر دادند و به گوگل اجازه دادند تا عملکرد صفحات را از دیدگاه کاربر، نه صرفاً از دیدگاه رباتهای خود، بسنجد. این یعنی هرچه تجربه کاربری شما بهتر باشد، شانس بیشتری برای کسب جایگاه بالاتر در نتایج جستجو خواهید داشت.
سه متریک اصلی Core Web Vitals که تا کنون تعریف شدهاند عبارتند از:
- Largest Contentful Paint (LCP): معیاری برای سنجش سرعت بارگذاری محتوا.
- First Input Delay (FID): معیاری برای سنجش زمان پاسخدهی اولیه سایت به تعامل کاربر.
- Cumulative Layout Shift (CLS): معیاری برای سنجش ناپایداری بصری صفحه.
گوگل همچنین اعلام کرده است که در آینده ممکن است معیارهای جدیدی نیز به این مجموعه اضافه شوند، اما تمرکز اصلی در حال حاضر بر بهینهسازی همین سه مورد کلیدی است. در ادامه، به بررسی و تحلیل هر یک از این معیارها و نحوه بهینه سازی آنها خواهیم پرداخت.

بزرگترین جزء بارگذاری (Largest Contentful Paint – LCP)
اولین متریک کلیدی در مجموعه Core Web Vitals، Largest Contentful Paint (LCP) است. این معیار به این موضوع میپردازد که چقدر طول میکشد تا بزرگترین و قابل مشاهدهترین بخش محتوای یک صفحه در دید کاربر بارگذاری شود. این “محتوای بزرگ” میتواند یک تصویر، یک بلوک متنی یا یک ویدیو باشد. هدف این است که کاربر در سریعترین زمان ممکن، بخش اصلی صفحهای که برای دیدنش آمده را مشاهده کند. LCP به صورت خودکار و پس از بارگذاری کامل صفحه اندازهگیری میشود.
LCP چیست و چگونه کار میکند؟
به زبان ساده، LCP زمانی اتفاق میافتد که مرورگر، بزرگترین بلوک محتوایی قابل مشاهده را در viewport (منطقه قابل مشاهده صفحه) رندر میکند. مرورگر این کار را با بررسی عناصر مختلف صفحه و سنجش اندازه آنها انجام میدهد. گوگل توصیه میکند که LCP کمتر از ۲.۵ ثانیه باشد تا به عنوان یک تجربه خوب تلقی شود. مقادیر بین ۲.۵ تا ۴ ثانیه متوسط و بیش از ۴ ثانیه ضعیف محسوب میشوند.
چرا LCP برای سئو سایت حیاتی است؟
زمانی که کاربری یک صفحه را در گوگل جستجو میکند و انتظار دارد اطلاعاتی را دریافت کند، اولین چیزی که برای او مهم است، دیدن محتواست. اگر صفحه بیش از حد طول بکشد تا بارگذاری شود، کاربر به سرعت ناامید شده و صفحه را ترک خواهد کرد. این موضوع نه تنها به تجربه کاربری لطمه میزند، بلکه سیگنال منفی قوی به گوگل ارسال میکند که صفحه شما کند و ناکارآمد است. این کاهش در نرخ ماندگاری و افزایش نرخ پرش (Bounce Rate)، مستقیماً بر Google ranking factors و به تبع آن سئو سایت شما تأثیر منفی میگذارد. گوگل به دنبال ارائه بهترین نتایج و بهترین تجربهها به کاربرانش است، و سرعت بارگذاری یکی از مهمترین جنبههای آن است.

راهکارهای عملی برای بهبود LCP
بهبود LCP نیازمند ترکیبی از بهینهسازیهای سمت سرور و سمت کلاینت است. در اینجا چند راهکار کلیدی آورده شده است:
۱. بهینهسازی سرور و هاستینگ:
- ارتقاء هاستینگ: یک هاستینگ ضعیف، زمان پاسخدهی سرور را افزایش میدهد. استفاده از یک سرویس میزبانی قویتر و مطمئنتر، اولین گام است.
- حافظه نهان (Caching): با استفاده از کش سمت سرور و مرورگر، میتوانید صفحات و منابع را ذخیره کرده و در دفعات بعدی بارگذاری، سرعت را به طور چشمگیری افزایش دهید.
- شبکه توزیع محتوا (CDN): CDN محتوای وبسایت شما را بر روی سرورهای متعددی در سراسر جهان توزیع میکند. این امر باعث میشود که کاربران محتوا را از نزدیکترین سرور دریافت کنند و سرعت بارگذاری افزایش یابد.
۲. بهینهسازی کدها و منابع:
- فشردهسازی تصاویر: تصاویر بزرگ و فشرده نشده، یکی از اصلیترین دلایل کندی بارگذاری هستند. از فرمتهای جدید و بهینه (مانند WebP) استفاده کنید و تصاویر را قبل از آپلود فشرده کنید. همچنین، از ویژگی `loading=”lazy”` برای تصاویر، به خصوص آنهایی که خارج از viewpors هستند، استفاده کنید.
- بهینهسازی فونتها: فونتهای سفارشی میتوانند زمان بارگذاری را افزایش دهند. فونتهای خود را به صورت محلی (self-hosted) قرار دهید، از فرمتهای بهینهتر (مانند WOFF2) استفاده کنید و در صورت امکان، پیشبارگذاری (preloading) فونتها را انجام دهید.
- بهینهسازی CSS و JavaScript: فایلهای CSS و JavaScript را فشرده (minify) کنید. کدهای غیرضروری را حذف کنید. JavaScriptهای غیرضروری که مانع رندر اولیه صفحه میشوند را به صورت async یا defer بارگذاری کنید.
- حذف منابع مسدودکننده رندر: CSS و JavaScriptهایی که در بالای صفحه قرار دارند و در فرآیند رندر اولیه نقش دارند، باید تا حد امکان کوچک و بهینه باشند.
۳. بهینهسازی محتوا:
- انتخاب هوشمندانه LCP Element: اطمینان حاصل کنید که بزرگترین عنصر تصویری یا متنی که قرار است LCP باشد، در سریعترین زمان ممکن بارگذاری شود.
- تکنیکهای Server-Side Rendering (SSR) یا Static Site Generation (SSG): این رویکردها میتوانند سرعت بارگذاری اولیه را به طور چشمگیری بهبود بخشند، چرا که HTML صفحه از قبل تولید شده و نیاز به پردازش زیاد در مرورگر کاربر ندارد.
با اجرای مداوم این تکنیکها و پایش نتایج، میتوانید LCP سایت خود را به حد مطلوب برسانید و گامی بلند در جهت بهبود سئو و تجربه کاربری بردارید.
تعامل اول (First Input Delay – FID)
دومین متریک کلیدی در Core Web Vitals، First Input Delay (FID) است. این معیار، مدت زمانی را اندازهگیری میکند که طول میکشد تا مرورگر به اولین تعامل کاربر با صفحه (مانند کلیک روی دکمه، لینک یا هر عنصر تعاملی دیگر) پاسخ دهد. FID فقط زمانی اندازهگیری میشود که کاربر با صفحه تعامل داشته باشد و فقط اولین تعامل را در نظر میگیرد.
FID چیست و چه زمانی اتفاق میافتد؟
FID میزان تأخیر بین زمانی که کاربر یک اقدام انجام میدهد و زمانی که مرورگر میتواند به آن اقدام پاسخ دهد را اندازهگیری میکند. این تأخیر معمولاً به دلیل پردازش طولانیمدت JavaScript اتفاق میافتد. زمانی که مرورگر مشغول اجرای یک اسکریپت طولانی است، نمیتواند به ورودیهای کاربر پاسخ دهد و این باعث ایجاد حس کندی و عدم پاسخگویی در کاربر میشود. گوگل توصیه میکند که FID کمتر از ۱۰۰ میلیثانیه باشد تا تجربهای خوب تلقی شود. مقادیر بین ۱۰۰ تا ۳۰۰ میلیثانیه متوسط و بیش از ۳۰۰ میلیثانیه ضعیف در نظر گرفته میشوند.

چرا FID بر تجربه کاربری و سئو تأثیر میگذارد؟
هیچ چیز ناامیدکنندهتر از کلیک کردن بر روی یک دکمه و ندیدن هیج واکنشی نیست. FID مستقیماً بر تجربه کاربری تأثیر میگذارد. کاربر احساس میکند که سایت شما کند، unresponsive یا حتی خراب است. این حس ناخوشایند میتواند منجر به ترک صفحه و جستجو در سایت رقبا شود. از دیدگاه سئو سایت، تعامل ضعیف کاربر و نرخ پرش بالا signals منفی به گوگل ارسال میکند. در لیست Google ranking factors، فاکتورهایی که به تعامل کاربر مربوط میشوند، مانند زمان ماندگاری در صفحه و نرخ پرش، بسیار مهم هستند. بنابراین، بهینه سازی FID به طور غیرمستقیم به بهبود سئو شما کمک شگرفی میکند.
چگونه FID را بهینه کنیم؟
بهینهسازی FID عمدتاً به مدیریت JavaScript و اطمینان از اینکه مرورگر بلاک نمیشود، مربوط میشود.
۱. کاهش زمان اجرای JavaScript:
- تقسیم کد (Code Splitting): به جای بارگذاری یک فایل بزرگ JavaScript، آن را به قطعات کوچکتر تقسیم کنید. تنها کدی که برای بارگذاری اولیه صفحه ضروری است را بارگذاری کنید و بقیه را به صورت lazy load یا در زمان نیاز بارگیری نمایید.
- حذف کد غیرضروری (Tree Shaking): ابزارهای مدرن bundling (مانند Webpack) میتوانند کدهای استفاده نشده را شناسایی و حذف کنند.
- بهینهسازی کتابخانهها و فریمورکها: استفاده بهینه از فریمورکها و کتابخانههای JavaScript. اگر از یک کتابخانه حجیم استفاده میکنید که فقط بخش کوچکی از آن مورد نیاز است، بررسی کنید که آیا جایگزین سبکتری وجود دارد یا خیر.
۲. اولویتبندی وظایف (Task Prioritization):
- استفاده از Web Workers: برای اجرای وظایف سنگین و زمانبر JavaScript که نیازی به دسترسی مستقیم به DOM ندارند، از Web Workers استفاده کنید. این کار به رشته اصلی مرورگر اجازه میدهد تا آزاد بماند و به تعاملات کاربر واکنش نشان دهد.
- بهینهسازی وظایف زمانبندی شده (Scheduled Tasks): اگر از `setTimeout` یا `setInterval` استفاده میکنید، مطمئن شوید که این وظایف مزاحم اجرای پردازشهای مهم نباشند.
۳. کاهش تاثیر منابع شخص ثالث (Third-Party Scripts):
- ارزیابی و حذف اسکریپتهای غیر ضروری: بسیاری از سایتها از اسکریپتهای شخص ثالث برای ردیابی، تحلیل، چت آنلاین و… استفاده میکنند. این اسکریپتها میتوانند بار زیادی بر روی عملکرد صفحه تحمیل کنند. هر اسکریپت را ارزیابی کنید و اگر ضرورت ندارد، آن را حذف کنید.
- بارگذاری Lazy یا Async: اسکریپتهای شخص ثالث را تا حد امکان به صورت lazy load یا async بارگذاری کنید تا بر زمان تکمیل LCP و FID تأثیر نگذارند.
- ارزیابی و حذف اسکریپتهای غیر ضروری: بسیاری از سایتها از اسکریپتهای شخص ثالث برای ردیابی، تحلیل، چت آنلاین و… استفاده میکنند. این اسکریپتها میتوانند بار زیادی بر روی عملکرد صفحه تحمیل کنند. هر اسکریپت را ارزیابی کنید و اگر ضرورت ندارد، آن را حذف کنید.
- بارگذاری Lazy یا Async: اسکریپتهای شخص ثالث را تا حد امکان به صورت lazy load یا async بارگذاری کنید تا بر زمان تکمیل LCP و FID تأثیر نگذارند.
بهبود FID نیازمند دقت و بررسی عمیق روالهای اجرای JavaScript سایت شماست. با انجام این بهینهسازیها، میتوانید پاسخدهی سایت خود را بهبود بخشیده و تجربه کاربری لذتبخشتری را برای بازدیدکنندگان فراهم کنید که این خود مستقیماً به بهبود سئو شما کمک خواهد کرد.
تغییر چیدمان تجمعی (Cumulative Layout Shift – CLS)
سومین و شاید گاهی ناامیدکنندهترین معیار در Core Web Vitals، Cumulative Layout Shift (CLS) است. این معیار، میزان تغییر چیدمان غیرمنتظرهای را اندازهگیری میکند که حین بارگذاری و تعامل با صفحه رخ میدهد. فرض کنید در حال خواندن یک مقاله هستید و ناگهان متنی که میخواندید به پایین صفحه منتقل میشود و یک تبلیغ یا تصویر جای آن را میگیرد. این همان CLS است.
CLS چیست و عامل آن چیست؟
CLS یک “امتیاز” عددی است که نشان میدهد چقدر “محتوای بصری” در viewport جابجا شده است. این جابجایی میتواند ناشی از موارد زیر باشد:
- تصاویر بدون ابعاد مشخص: مرورگر نمیداند چقدر فضا برای تصویر در نظر بگیرد تا زمانی که تصویر بارگذاری شود.
- تبلیغات یا بنرهایی که دینامیک بارگذاری میشوند: این عناصر ممکن است ناگهان وارد صفحه شوند و محتوای اطراف خود را به پایین هل دهند.
- فونتهای وب که بارگذاری کندی دارند: زمانی که فونت پیشفرض مرورگر نمایش داده میشود و سپس فونت وب بارگذاری میگردد، متن ممکن است تغییر اندازه یا جابجایی داشته باشد.
- محتوای دینامیک اضافه شده به بالا یا وسط صفحه: مانند اعلانها یا فرمهای ورود.
گوگل توصیه میکند که CLS کمتر از ۰.۱ باشد تا تجربهای خوب تلقی شود. مقادیر بین ۰.۱ تا ۰.۲۵ متوسط و بیش از ۰.۲۵ ضعیف محسوب میشوند.
چرا CLS ناخواسته است و بر سئو تأثیر منفی دارد؟
CLS به شدت بر تجربه کاربری تأثیر منفی میگذارد. کاربر ممکن است تصادفی روی عنصری کلیک کند که اکنون دیگر در جای قبلی نیست، یا بخشی از مطلبی را که در حال خواندن آن بوده، دیگر نبیند. این اتفاقات باعث سردرگمی، ناامیدی و کاهش اعتماد کاربر به سایت شما میشود. از دیدگاه سئو سایت، CLS بالا مانند این است که یک سوراخ در فونداسیون سایت خود ایجاد کردهاید؛ هر چقدر هم که برای بهبود سئو تلاش کنید، مشکلات اساسی در UX، رتبه شما را تحت تاثیر قرار خواهد داد. گوگل این تجربه منفی را به خوبی تشخیص میدهد و سایتهایی با CLS بالا را در رتبهبندی پایینتر قرار میدهد، زیرا نشاندهنده عدم پایداری و تجربه کاربری نامناسب است.

تکنیکهای موثر برای کاهش CLS
کاهش CLS نیازمند توجه به جزئیات در طراحی و پیادهسازی صفحه وب است.
۱. اختصاص ابعاد برای تصاویر و ویدیوها:
- تنظیم width و height: همیشه برای تصاویر و ویدیوها، ویژگیهای `width` و `height` را تنظیم کنید. این کار به مرورگر اجازه میدهد فضای لازم را رزرو کند، حتی قبل از بارگذاری کامل عنصر. اگر از CSS برای کنترل ابعاد استفاده میکنید، نسبت ابعاد (aspect-ratio) را در CSS تعریف کنید.
- استفاده از attribute `sizes` برای تصاویر: این attribute به مرورگر کمک میکند تا بهترین نسخه تصویر را بر اساس اندازه viewport انتخاب کند و پیشبینی ابعاد را دقیقتر کند.
۲. مدیریت بارگذاری تبلیغات و محتوای دینامیک:
- رزرو فضا برای تبلیغات: قبل از بارگذاری تبلیغات، مکانی را برای آنها در نظر بگیرید. این کار را میتوان با استفاده از CSS و تعیین ابعاد ثابت برای divهای محل تبلیغات انجام داد.
- بارگذاری تدریجی (Lazy Loading) محتوای دینامیک: عناصر دینامیکی مانند هدرهای شرطی، فرمهای اشتراک خبرنامه یا ویجتهای چت را تنها در صورت نیاز یا زمانی که کاربر به آنها نزدیک میشود، بارگذاری کنید.
۳. بهینهسازی فونتها:
- مشخص کردن `font-display` property: در CSS، از `font-display: optional` یا `font-display: swap` استفاده کنید. `optional` باعث میشود اگر فونت وب در زمان کوتاهی بارگذاری نشد، از فونت پیشفرض استفاده شود و از تغییر چیدمان جلوگیری شود. `swap` اجازه میدهد که فونت پیشفرض نمایش داده شود و سپس با فونت وب جایگزین گردد (که ممکن است کمی تغییر چیدمان ایجاد کند، اما معمولاً کمتر از حالت بدون مشخصه است).
- پیشبارگذاری فونتهای حیاتی: فونتهایی که برای رندر اولیه صفحه و متن اصلی ضروری هستند را با استفاده از `` پیشبارگذاری کنید.
۴. جلوگیری از مواردی که باعث ایجاد فضای خالی میشوند:
- مدیریت انیمیشنها: انیمیشنهایی که باعث جابجایی المانهای صفحه میشوند، مانند انیمیشنهای CSS Transform که property `transform` باعث جابجایی میشود، میتوانند CLS ایجاد کنند. استفاده از `transform` برای جابجایی (translate) معمولاً CLS ایجاد نمیکند، اما انیمیشنهایی که باعث تغییر ابعاد یا موقعیت کلی عناصر میشوند، مشکلساز هستند.
- حذف افکتهای Parallax ناخواسته: در برخی موارد، افکتهای Parallax میتوانند باعث جابجایی غیرمنتظره محتوا شوند، به خصوص اگر به درستی پیادهسازی نشده باشند.
با دقت به این نکات، میتوانید CLS سایت خود را به حداقل برسانید و تجربه کاربری روان و بدون وقفهای را برای بازدیدکنندگان فراهم کنید. این اقدام، گامی اساسی در جهت بهبود سئو و افزایش رضایت کاربران خواهد بود.
Core Web Vitals چگونه بر Google Ranking Factors تأثیر میگذارند؟
در سالهای اخیر، گوگل به طور فزایندهای بر تجربه کاربری (User Experience) به عنوان یکی از فاکتورهای کلیدی در رتبهبندی وبسایتها تأکید کرده است. Core Web Vitals، که خود بخشی از فاکتورهای تجربه کاربری هستند، نقش مهمی در Google ranking factors ایفا میکنند. اهمیت این معیارها در سال ۲۰۲۵ بیش از پیش آشکار خواهد شد.
چرا این موضوع اهمیت دارد؟ گوگل میخواهد بهترین و کاربرپسندترین نتایج را به کاربران خود نمایش دهد. سایتی که سریع بارگذاری میشود، به تعاملات کاربر به خوبی پاسخ میدهد و محتوای آن هنگام بارگذاری یا استفاده، جابجا نمیشود، به طور قطع تجربه بهتری را برای کاربر رقم میزند. این تجربه مثبت، باعث میشود کاربر مدت بیشتری در سایت بماند، صفحات بیشتری را مشاهده کند و نرخ پرش کاهش یابد. گوگل این سیگنالهای رفتاری مثبت را به عنوان نشانهای از کیفیت و مرتبط بودن سایت شما تفسیر میکند.
Core Web Vitals به گوگل اجازه میدهند تا این جنبههای مهم از تجربه کاربری را به صورت کمی و قابل اندازهگیری بسنجد.
- LCP (سرعت بارگذاری): یک کاربر صبور نیست. اگر صفحه شما کند بارگذاری شود، ممکن است قبل از دیدن محتوای اصلی، آن را ترک کند. این مورد مستقیماً بر نرخ پرش تأثیر میگذارد.
- FID (تعاملی بودن): اگر کاربر نتواند به راحتی در سایت شما تعامل کند، احساس ناامیدی میکند. این موضوع میتواند منجر به کاهش تعاملات و زمان ماندگاری در سایت شود.
- CLS (پایداری بصری): جابجاییهای ناخواسته صفحه، کاربر را گیج و عصبانی میکند و میتواند باعث کلیکهای اشتباه شود. این نیز به تجربه کاربری منفی منجر میشود.
گوگل Core Web Vitals را به عنوان بخشی از “Page Experience Signals” در الگوریتم رتبهبندی خود قرار داده است. این بدان معناست که علاوه بر کیفیت محتوا، بکلینکها، بهینهسازی فنی و تجربه موبایل (Mobile-friendliness)، عملکرد Core Web Vitals نیز در رتبهبندی صفحات نقش دارد. اگر دو صفحه محتوای مشابه و کیفیت سئو یکسانی داشته باشند، صفحهای که Core Web Vitals بهتری دارد، شانس بیشتری برای کسب رتبه بالاتر خواهد داشت.
در نتیجه، بهبود سئو در سال ۲۰۲۵، بدون در نظر گرفتن و بهینهسازی Core Web Vitals، تقریباً غیرممکن خواهد بود. تمرکز بر این معیارها، نشاندهنده تعهد شما به ارائه بهترین تجربه کاربری به بازدیدکنندگان است و این همان چیزی است که گوگل به دنبال آن است.
چگونه Core Web Vitals سایت خود را اندازهگیری کنیم؟
برای اینکه بتوانید Core Web Vitals خود را بهبود بخشید، ابتدا باید عملکرد فعلی آنها را بدانید. خوشبختانه، ابزارهای مختلفی برای اندازهگیری این متریکها وجود دارند که هم برای توسعهدهندگان و هم برای سئوکاران قابل دسترسی هستند. این ابزارها به شما دو نوع داده میدهند: دادههای میدانی (Field Data) و دادههای آزمایشگاهی (Lab Data).
۱. دادههای میدانی (Field Data):
این دادهها، عملکرد واقعی کاربران شما را در دنیای واقعی نشان میدهند. این دادهها برای گوگل بسیار ارزشمند هستند زیرا منعکسکننده تجربه واقعی کاربران با سرعتهای مختلف اینترنت، دستگاههای متفاوت و شرایط شبکهای گوناگون هستند.
- Chrome User Experience Report (CrUX): این دادهها از طریق مرورگر کروم جمعآوری میشوند و برای تمام سایتهایی که ترافیک کافی دارند، در دسترس هستند. CrUX پایه و اساس دادههای Core Web Vitals در بسیاری از ابزارهاست.
ابزارهای اصلی برای مشاهده دادههای میدانی:
- PageSpeed Insights: این ابزار هم دادههای میدانی (از CrUX) و هم دادههای آزمایشگاهی (از Lighthouse) را ارائه میدهد. CrUX اطلاعات مربوط به LCP، FID، CLS و همچنین Interaction to Next Paint (INP) را که جانشین FID شده است، ارائه میکند.
- Google Search Console: در بخش Page Experience، گوگل گزارشی از وضعیت Core Web Vitals سایت شما ارائه میدهد. این گزارش به شما نشان میدهد که کدام صفحات “خوب” (Good)، “نیاز به بهبود” (Needs Improvement) یا “ضعیف” (Poor) هستند. این ابزار یکی از مهمترین منابع شما برای درک وضعیت کلی سایت از دیدگاه گوگل است.
- BigQuery: برای تحلیل عمیقتر دادههای CrUX، میتوانید از طریق BigQuery به این دادهها دسترسی پیدا کنید، اما این نیازمند دانش فنی بیشتری است.
۲. دادههای آزمایشگاهی (Lab Data):
این دادهها، عملکرد صفحه شما را در یک محیط کنترل شده و شبیهسازی شده اندازهگیری میکنند. این ابزارها برای عیبیابی و آزمایش سریع تغییرات مفید هستند، اما تجربه واقعی کاربر را به طور کامل منعکس نمیکنند.
- Lighthouse: این ابزار در مرورگر کروم (به صورت قابل دسترسی از طریق Chrome DevTools) و همچنین به صورت یک ابزار مستقل (در PageSpeed Insights و به صورت CLI) موجود است. Lighthouse معیارهای Core Web Vitals (LCP, FID, CLS) را به همراه معیارهای دیگر Page Experience و عملکرد کلی سایت اندازهگیری میکند.
- WebPageTest: این ابزار نیز قابلیت اندازهگیری Core Web Vitals را دارد و امکان تست از مکانهای جغرافیایی مختلف و با سرعتهای اینترنتی متنوع را فراهم میکند.
تفسیر نتایج:
نکات کلیدی در هنگام تفسیر نتایج Core Web Vitals:
- Metric thresholds (آستانههای متریک): گوگل آستانههای مشخصی را برای هر متریک تعیین کرده است (مثلاً LCP < 2.5s، FID < 100ms، CLS < 0.1). هدف شما باید رسیدن به این آستانهها باشد.
- 75th percentile: در دادههای میدانی، گوگل اغلب به صدک ۷۵ (75th percentile) نگاه میکند. این بدان معناست که اگر ۷۵ درصد از کاربران شما تجربه خوبی داشته باشند، سایت شما از لحاظ آن متریک، خوب تلقی میشود.
- تفاوت بین دادههای میدانی و آزمایشگاهی: ممکن است نتایج PageSpeed Insights (آزمایشگاهی) با نتایج CrUX (میدانی) متفاوت باشد. همیشه به دادههای میدانی، به خصوص گزارش Search Console، به عنوان معیار نهایی نگاه کنید.
با استفاده منظم از این ابزارها و تجزیه و تحلیل دقیق نتایج، میتوانید نقاط ضعف Core Web Vitals خود را شناسایی کرده و به سمت بهبود سئو گام بردارید.
ابزارهای کلیدی برای سنجش و بهبود Core Web Vitals
برای اینکه بتوانید Core Web Vitals سایت خود را به طور موثر بسنجید و برای بهبود سئو تلاش کنید، نیاز به ابزارهای مناسب دارید. این ابزارها هم برای تشخیص مشکلات و هم برای ارزیابی اثربخشی تغییراتی که ایجاد میکنید، حیاتی هستند. در اینجا به معرفی چندی از مهمترین و کاربردیترین ابزارها میپردازیم:
۱. Google Search Console
این ابزار رایگان از گوگل، نه تنها برای بررسی Core Web Vitals، بلکه برای مدیریت کلی سئو سایت ضروری است. در بخش “Page Experience” این ابزار، گزارش جامعی از وضعیت Core Web Vitals سایت شما بر اساس دادههای میدانی CrUX ارائه میشود.
- قابلیتها: دستهبندی URLها به “Good”, “Needs Improvement”, “Poor”. نمایش دلایل اصلی مشکلات و صفحات تحت تاثیر.
- اهمیت: این ابزار، نماینده دیدگاه گوگل از عملکرد سایت شماست و اولین جایی است که باید برای ارزیابی Core Web Vitals به آن مراجعه کنید.
۲. PageSpeed Insights
PageSpeed Insights یکی از محبوبترین و کاربردیترین ابزارها برای سنجش عملکرد وبسایت است. این ابزار هم دادههای میدانی (CrUX) و هم دادههای آزمایشگاهی (Lighthouse) را در اختیار شما قرار میدهد.
- قابلیتها: اندازهگیری LCP, FID, CLS. ارائه نمره عملکرد (Performance Score) و پیشنهادات عملی برای بهبود. تفکیک نتایج برای موبایل و دسکتاپ.
- اهمیت: به شما کمک میکند تا هم مشکلات واقعی کاربران (Field Data) و هم مشکلات قابل رفع در محیط آزمایشگاهی (Lab Data) را درک کنید و راهکارهای مشخصی برای بهبود سئو دریافت نمایید.
۳. Lighthouse (در Chrome DevTools)
Lighthouse یک ابزار متنباز برای سنجش کیفیت صفحات وب است که به صورت داخلی در مرورگر کروم گنجانده شده است. با دسترسی به Chrome DevTools (معمولاً با فشردن F12)، میتوانید Lighthouse را اجرا کرده و عملکرد، دسترسیپذیری، سئو و PWA سایت خود را در یک محیط آزمایشگاهی بررسی کنید.
- قابلیتها: اندازهگیری دقیق LCP, FID, CLS. ارائه بینش عمیق در مورد گلوگاههای عملکردی.
- اهمیت: ابزاری عالی برای توسعهدهندگان جهت عیبیابی سریع و تست iterative تغییرات در حین توسعه.
۴. WebPageTest
WebPageTest یکی از ابزارهای پیشرفته برای تست سرعت و عملکرد وبسایت است که امکانات بیشتری نسبت به Lighthouse ارائه میدهد.
- قابلیتها: تست از مکانهای جغرافیایی مختلف، با سرعتهای اینترنتی متنوع (3G, 4G, 5G, DSL). بررسی جزئیات درخواستها و بارگذاری منابع.
- اهمیت: برای کسانی که نیاز به تست دقیق عملکرد در شرایط مختلف شبکه و جغرافیایی دارند، WebPageTest یک ابزار بینظیر است.
۵. Extensity (برای Chrome) یا موارد مشابه
افزونههای مرورگر مانند Extensity به شما امکان مدیریت آسان افزونههای مرورگر را میدهند.
- قابلیتها: فعال و غیرفعال کردن سریع افزونهها.
- اهمیت: برخی از افزونههای مرورگر (مانند اسکریپتهای ردیابی، تبلیغات بلاککنندههای پیشرفته، یا ابزارهای توسعه) میتوانند بر نتایج تست تأثیر بگذارند. با غیرفعال کردن موقت افزونهها، میتوانید مطمئن شوید که تستهای شما دقیق هستند و تاثیر افزونههای غیرضروری را حذف کنید.
با استفاده ماهرانه از این ابزارها، میتوانید درک کاملی از وضعیت Core Web Vitals سایت خود پیدا کرده و مسیر مشخصی را برای بهبود سئو ترسیم کنید. به خاطر داشته باشید که بهینهسازی Core Web Vitals یک فرآیند مداوم است و نیاز به پایش منظم دارد.
بهینهسازیهای پیشرفته برای Core Web Vitals
پس از اجرای گامهای اساسی برای بهبود Core Web Vitals، ممکن است بخواهید برای رسیدن به بهترین نتایج، بهینهسازیهای پیشرفتهتری را نیز در نظر بگیرید. این تکنیکها اغلب نیازمند دانش فنی عمیقتر، اما تاثیر قابل توجهی بر سئو سایت و تجربه کاربری دارند.
۱. Preload, Prefetch, Preconnect بر روی منابع حیاتی
این سه تکنیک به مرورگر کمک میکنند تا منابع مورد نیاز صفحه را زودتر شناسایی و دانلود کند:
- Preload: برای دانلود منابعی که در حال حاضر برای صفحه فعلی ضروری هستند (مانند فونتهای حیاتی، CSS یا JS ضروری). این کار منابع را در اولویت دانلود قرار میدهد.
- Prefetch: برای دانلود منابعی که ممکن است در صفحات آینده مورد نیاز باشند. این رویکرد معمولاً برای منابعی که فراتر از صفحه فعلی هستند، به کار میرود.
- Preconnect: برای برقراری اتصال اولیه به یک دامنه ثالث (مانند CDN، API یا سرویسهای خارجی) قبل از اینکه واقعاً نیاز به ارسال درخواست از آن دامنه باشد. این کار تاخیر اولیه DNS lookup، TCP handshake و TLS negotiation را کاهش میدهد.
کاربرد: استفاده صحیح از این هدرها، به خصوص برای منابعی که به طور مستقیم بر Core Web Vitals تأثیر میگذارند (مانند فونتها یا CSS حیاتی)، میتواند به طور چشمگیری زمان بارگذاری را کاهش دهد.
۲. بهینهسازی رندرینگ سمت سرور (SSR) و تولید سایت استاتیک (SSG)
برای اپلیکیشنهای تکصفحهای (SPA) مبتنی بر فریمورکهایی مانند React, Vue، یا Angular، بارگذاری اولیه میتواند بسیار کند باشد زیرا مرورگر باید JavaScript زیادی را دانلود و اجرا کند.
- SSR: سرور، HTML کامل صفحه را تولید کرده و آن را به مرورگر ارسال میکند. این باعث میشود محتوا سریعتر قابل مشاهده باشد. سپس، JavaScript در سمت کلاینت “احیا” (hydrate) میشود تا تعاملی شود.
- SSG: کل صفحات سایت در زمان build time تولید میشوند و به صورت فایلهای HTML استاتیک در دسترس قرار میگیرند. این سریعترین حالت بارگذاری را ارائه میدهد.
کاربرد: هر دو رویکرد به شکل قابل توجهی LCP و FID را بهبود میبخشند، دو مورد از مهمترین معیارهای Core Web Vitals.
۳. استفاده از JavaScript Module Bundlers پیشرفته
ابزارهایی مانند Webpack، Rollup، یا Parcel به شما امکان میدهند تا کد JavaScript و CSS خود را به صورت بهینه bundling و code splitting کنید.
- Code Splitting: تقسیم کردن کد به بخشهای کوچکتر که فقط در صورت نیاز بارگذاری میشوند. این امر به طور مستقیم FID را بهبود میبخشد، زیرا مرورگر مجبور نیست تمام JavaScript را در ابتدا پردازش کند.
- Tree Shaking: حذف کدهای استفاده نشده از بسته نهایی.
کاربرد: این تکنیکها حجم کد ارسالی به مرورگر را کاهش داده و پردازش آن را سریعتر میکنند، که مستقیماً بر FID و LCP تأثیر مثبت دارد.
۴. استراتژیهای بهینهسازی تصاویر پیشرفته
فراتر از فشردهسازی ساده، تکنیکهای مدرنتری برای تصاویر وجود دارند:
- Lazy Loading تصاویر با استفاده از Intersection Observer API: این API به شما امکان میدهد تا تصاویر را فقط زمانی که در viewport کاربر قرار میگیرند، بارگذاری کنید. این کار هم پهنای باند را صرفهجویی میکند و هم سرعت بارگذاری اولیه LCP را بهبود میبخشد.
- استفاده از `content-visibility: auto`: این ویژگی CSS به مرورگر اجازه میدهد تا بخشی از DOM را که خارج از viewport است، رندر نکند و در زمان نیاز آن را رندر کند. این میتواند CLS و LCP را بهبود بخشد.
۵. بهینهسازی تعاملات کاربر با Event Delegation
برای سایتهایی که لیستهای طولانی از عناصر قابل کلیک مانند آیتمهای یک لیست یا جدولی دارند، به جای اضافه کردن event listener به هر عنصر، از Event Delegation استفاده کنید.
- Event Delegation: اضافه کردن یک event listener به یک عنصر والد و استفاده از `event.target` برای شناسایی عنصری که واقعاً روی آن کلیک شده است.
کاربرد: این روش مصرف حافظه و زمان پردازش JavaScript را به شدت کاهش میدهد و به بهبود FID کمک میکند.
اجرای این بهینهسازیهای پیشرفته نیازمند همکاری نزدیک بین تیم توسعه و سئو است. با این حال، تسلط بر هذه تکنیکها، سایت شما را در میان رقبا برجسته کرده و گامی محکم در راستای بهبود سئو و ارائه تجربه کاربری بینظیر برمیدارد.
آینده Core Web Vitals و سئو در ۲۰۲۵ و پس از آن
Core Web Vitals از زمان معرفی خود، مسیری رو به رشد را طی کرده و جایگاه ثابتی را در میان Google ranking factors پیدا کردهاند. در پیشبینی آینده این معیارها و تاثیر آنها بر سئو سایت در سال ۲۰۲۵ و پس از آن، چند روند کلیدی قابل مشاهده است:
۱. تکامل و افزودن معیارهای جدید:
گوگل دائماً در حال تحقیق و ارزیابی تجربیات کاربران است. انتظار میرود در آینده، معیارهای جدیدی به مجموعه Core Web Vitals اضافه شوند یا معیارهای موجود اصلاح گردند. یکی از معیارهای مهمی که در حال حاضر بیشتر مورد توجه قرار گرفته و جایگزین بالقوهای برای FID محسوب میشود، Interaction to Next Paint (INP) است. INP کلیه تعاملات کاربر (نه فقط اولین تعامل) را در نظر میگیرد و زمان پاسخدهی به آنها را میسنجد. اگر INP به عنوان یک Core Web Vital اصلی پذیرفته شود، نیاز به تمرکز بر پاسخدهی کلیه تعاملات خواهد بود.
۲. اهمیت روزافزون تجربه کاربری (UX) در سئو:
همانطور که گفته شد، Core Web Vitals در واقع معیارهایی برای اندازهگیری UX هستند. گوگل به طور مداوم تاکید میکند که هدفش ارائه بهترین تجربه ممکن به کاربران است. بنابراین، هرچه تجربه کاربری بهتر باشد، شانس بهبود سئو و کسب رتبه بالاتر در نتایج جستجو بیشتر خواهد بود. در سال ۲۰۲۵ و سالهای بعد، این همبستگی قویتر خواهد شد.
۳. افزایش تمرکز بر موبایل و دستگاههای مختلف:
با توجه به تسلط ترافیک موبایل، بهینهسازی Core Web Vitals برای دستگاههای تلفن همراه اهمیتی دوچندان خواهد داشت. الگوریتمهای گوگل، به ویژه با رویکرد Mobile-First Indexing، صفحات موبایل را در اولویت قرار میدهند. بنابراین، اطمینان از عملکرد عالی Core Web Vitals در موبایل، حیاتی است. این شامل تست روی طیف وسیعی از دستگاهها و سرعتهای شبکهای است.
۴. نقش هوش مصنوعی در بهینهسازی:
احتمالاً شاهد استفاده بیشتر از ابزارها و پلتفرمهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای تحلیل و بهینهسازی Core Web Vitals خواهیم بود. این ابزارها قادرند الگوهای پیچیده را شناسایی کرده و راهکارهای سفارشیسازی شده برای بهبود عملکرد ارائه دهند.
۵. رقابت بر سر Page Experience:
همانطور که رقابت در نتایج جستجو افزایش مییابد، Page Experience (که Core Web Vitals بخشی از آن هستند) به یک مزیت رقابتی کلیدی تبدیل خواهد شد. سایتهایی که سرمایهگذاری بیشتری بر روی بهینهسازی سرعت، تعاملی بودن و پایداری بصری انجام دهند، در درازمدت موفقتر خواهند بود.
در نهایت، آینده Core Web Vitals آیندهای است که بر کاربر و تجربه او تمرکز دارد. بهبود سئو دیگر فقط به کلمات کلیدی و بکلینکها خلاصه نمیشود، بلکه نیازمند درکی عمیق از نحوه تعامل کاربران با سایت و تلاش مستمر برای ارائه بهترین تجربه کاربری ممکن است. در سال ۲۰۲۵، سایتهایی که این اصل را در اولویت قرار دهند، در صدر نتایج جستجو خواهند درخشید.
خدمات تخصصی بهینهسازی سایت توسط پینو سایت
آیا به دنبال ارتقاء چشمگیر تجربه کاربری و بهبود سئو سایت خود برای سال ۲۰۲۵ هستید؟ آیا میخواهید اطمینان حاصل کنید که Core Web Vitals سایت شما در بهترین وضعیت قرار دارند و به Google ranking factors مثبت گوگل دست پیدا کنید؟
پینو سایت (Pinosite)، با تیمی از متخصصان مجرب در حوزه طراحی وب، توسعه و سئو، آماده ارائه خدمات جامع بهینهسازی سایت برای شماست. ما درک میکنیم که دنیای سئو و تجربه کاربری دائماً در حال تغییر است و تکنولوژیهای جدید، به ویژه Core Web Vitals، نقش حیاتی در موفقیت آنلاین ایفا میکنند.
خدمات پینو سایت شامل:
- تحلیل جامع و دقیق Core Web Vitals سایت شما.
- شناسایی تنگناها و نقاط ضعف در LCP, FID (و INP), CLS.
- ارائه راهکارهای عملی و مبتنی بر علم برای بهینهسازی فنی و کدنویسی.
- استفاده از تکنیکهای پیشرفته سئو و تجربه کاربری برای ارتقاء رتبه سایت شما.
- طراحی و توسعه وبسایتهای سریع، امن و کاربرپسند.
- پایش مداوم عملکرد سایت و ارائه گزارشهای شفاف.
با پینو سایت، آینده سئو سایت خود را تضمین کنید. ما به شما کمک میکنیم تا از رقبا جلوتر باشید و تجربه کاربری فوقالعادهای را برای مخاطبان خود فراهم آورید.
برای مشاوره رایگان و کسب اطلاعات بیشتر با ما تماس بگیرید:
نام شرکت: Pinosite (پینو سایت)وبسایت: pinosite.ir
تلفن: +۹۸۹۹۲۷۰۲۸۴۶۳
ایمیل: contact@pinosite.ir
Pinosite @ 2025
خلاصه نکات کلیدی
در این راهنمای جامع، به بررسی عمیق Core Web Vitals و تاثیر آنها بر سئو سایت و تجربه کاربری در سال ۲۰۲۵ پرداختیم. در اینجا خلاصهای از نکات کلیدی که آموختیم، آورده شده است:
- Core Web Vitals مجموعهای از معیارهای کلیدی گوگل برای سنجش تجربه کاربر در سرعت بارگذاری (LCP)، تعاملی بودن (FID/INP) و پایداری بصری (CLS) هستند.
- این معیارها بخشی مهم از Google ranking factors محسوب میشوند و مستقیماً بر رتبه سایت شما در نتایج جستجو تاثیرگذارند.
- LCP (Largest Contentful Paint): معیاری برای سنجش زمان بارگذاری بزرگترین عنصر محتوایی قابل مشاهده. هدف: زیر ۲.۵ ثانیه. راهکارها: بهینهسازی سرور، فشردهسازی تصاویر، بهینهسازی فونتها.
- FID (First Input Delay): معیاری برای سنجش زمان پاسخدهی اولیه سایت به تعامل کاربر. هدف: زیر ۱۰۰ میلیثانیه. راهکارها: کاهش و بهینهسازی JavaScript، کد اسپلیتینگ، استفاده از Web Workers. (به زودی جایگزین با INP)
- CLS (Cumulative Layout Shift): معیاری برای سنجش میزان جابجایی غیرمنتظره محتوای صفحه. هدف: زیر ۰.۱. راهکارها: تعیین ابعاد برای تصاویر و ویدئوها، مدیریت خلاصه تبلیغات، بهینهسازی فونتها.
- اندازهگیری: ابزارهایی مانند Google Search Console, PageSpeed Insights, Lighthouse, و WebPageTest برای سنجش Core Web Vitals بسیار مفید هستند.
- بهینهسازیهای پیشرفته: استفاده از Preload/Prefetch/Preconnect، SSR/SSG، Code Splitting پیشرفته، Lazy Loading تصاویر و Event Delegation، نتایج قابل توجهی به همراه دارند.
- آینده: انتظار میرود معیارهای جدیدی مانند INP اضافه شوند و تمرکز بر تجربه کاربری کلی، موبایل و استفاده از هوش مصنوعی در بهینهسازی افزایش یابد.
- نتیجهگیری: بهبود سئو در سال ۲۰۲۵ نیازمند رویکرد جامع به تجربه کاربری و بهینهسازی فعالانه Core Web Vitals است.
نتیجهگیری: پیوند ناگسستنی سئو و تجربه کاربری
همانطور که در این راهنمای جامع بررسی کردیم، Core Web Vitals دیگر یک بحث فنی پیچیده و قابل اجتناب نیستند، بلکه ستون فقرات سئو سایت مدرن و کلید موفقیت در ارائه تجربه کاربری برتر هستند. در سال ۲۰۲۵، گوگل همچنان بر ارائه بهترین و کاربرپسندترین نتایج تاکید خواهد کرد و این امر مستقیماً بر نحوه اولویتبندی صفحات در الگوریتمهایش تاثیر میگذارد.
یادگیری و پیادهسازی استراتژیهای موثر برای بهینهسازی LCP، FID (و چشمانداز INP) و CLS، تنها راه برای اطمینان از دیده شدن سایت شما در میان انبوه رقبا نیست، بلکه تضمینکننده رضایت و وفاداری کاربران نیز هست. کاربرانی که تجربه خوشایندی از سایت شما داشته باشند، احتمال بیشتری دارد که دوباره بازگردند، محتوای شما را به اشتراک بگذارند و به مشتریان وفادار تبدیل شوند.
بهبود Core Web Vitals یک سفر مداوم است، نه یک مقصد. با استفاده از ابزارهای مناسب، درک عمیق از اصول فنی و تمرکز بر نیازهای کاربر، میتوانید سایت خود را نه تنها برای موتورهای جستجو، بلکه مهمتر از آن، برای انسانها بهینه کنید. این رویکرد جامع، رمز موفقیت بلندمدت در دنیای رقابتی وب خواهد بود.
امیدواریم این راهنمای جامع، دیدگاهی روشن و کاربردی نسبت به Core Web Vitals به شما ارائه داده باشد و ابزارهای لازم را برای شروع فرآیند بهینهسازی در اختیار شما قرار داده باشد. به یاد داشته باشید، سرمایهگذاری بر روی تجربه کاربری، سرمایهگذاری بر روی آینده کسب و کار آنلاین شماست.